غرور و تعصب!

ساخت وبلاگ

غرور و تعصب!

حامد مقدم: دیروز فیلمی از سخنان یکی از جوانان گراش به دستم رسید. محتوای این سخنرانی حائز چند نکته بود:

– در نظام و اجتماعی که بناست بر پایه دموکراسی و انتخاب مردم، نماینده ای انتخاب شود، سخنران علیرغم اذعان به جمعیت پایین منطقه خود نسبت به کل، تلاش دارد بی اعتنا به خواست اکثریت جمعیت حوزه انتخابیه، در نهایت مقاصد تعصب گرایانه خود را القا کند.

– این سخنان آتشین، با چاشنی القای مظلومیت کل منطقه در مقابل لار، اتفاقا در لفافه، نشان دهنده ذات مغرور سخنران و نادان پنداری کل اهالی منطقه لارستان بزرگ است. آنجا که ایشان ردای حمایت از مظلوم را می پوشد، در نهایت کل منطقه را دعوت به حمایت از کاندیدای گراشی می کند. غافل از اینکه، اولا اهالی منطقه نیک می دانند که اگر بنای سخنران بر حقانیت و مظلومیت اوز و خنج و بیرم و… بود، بایستی در نهایت بجای تلاش برای اجماع در گراش، بیرق اجماع منطقه ای را بلند می کرد و می گفت که ما به دنبال حق و حقیقت هستیم و اگر در میان کاندیداها، گزینه اصلح، مثلا از خنج باشد، کل اهالی گراش وظیفه دارند کاندیداهای گراشی را وادار به کناره گیری به نفع ایشان کنند. برادر عزیز؛ دم خروس دروغ شما از آن طرف ردای خود بزرگ بینی تان پیداست. چه فرقی میان شما و لاریها در مقوله انتخابات هست؛ وقتی شما برای گزینه خود می کوشید و لاریها برای گزینه خودشان؟! خوب است بدانید کارنامه زحمات نمایندگان لاری و نماینده گراشی در خدمت رسانی به دیگر مناطق حوزه انتخابیه، کاملا گواه و هویدای مشی و رویه های طرفین هست و نیازی به باز کردن آن نیست.

– چند وقتی بود که بخشی از جوانان لاری با نیت وفاق و اتحاد منطقه ای، خالصانه و بی تعصب در تلاش بودند که کاندیدای اصلح را شناسائی کنند و در نهایت، با معیارهای شخصی خودشان به یک گزینه گراشی رسیده بودند و واقعا بر تلاش برای موفقیت وی اصرار داشتند. این رویه ستودنی و ارزشمند بود. چرا که نشان می داد جوانان لاری چند قدم جلوتر از پیشینیان خود ایستاده اند و تعصب را کنار گذاشته اند و قلبا به دنبال وفاق منطقه ای هستند و کل منطقه می توانستند به این تفکر مترقی اتکاء کنند و امیدوار شوند. اما مقوله اتحاد و وفاق، یک امر دو طرفه (و چند طرفه) است؛ نه یکطرفه. نمی شود یک طرف دست دوستی دراز کند و طرف دیگر (آن هم یک جوان که از او انتظار ذهنی روشن و منطقی وجود دارد) زبان به دشنام و سخنان متعصبانه و کورکورانه باز کند و چنین القا کند که اگر دستی هم از آنطرف به دوستی دراز می شود، یا مشتی آهنین است در دستکشی مخملی؛ یا حقیقتی است که بواسطه تعصب و فشار اطرافیان، در نهایت نتیجه ای جز مشت آهنین در پی نخواهد داشت. فراموش نکنید که آقای حسنی با حسن ظن مردم لار، قریب ۴۰۰۰ رای در شهر لار داشتند و نتیجه آن، چیزی بود که سالها منطقه را به تنش و واگرائی سوق داد. لذا با شنیدن این سخنان، بایستی حجت موکد ما بر این جوانان لاری هم تمام شده باشد که این رویه از همگرائی، تا زمان «تحقق تفکر اتحاد در طرفین»، قابل اعتنا و قابل اجرا نیست و نخواهد بود. لذا این سخنان نه تنها کمکی به گراشیها نکرده است، بلکه بیش از پیش سوء ظن ها و واگرائی ها را افزایش خواهد داد.

– اگر کوچکترین عنایتی به انتخاب اصلح در انتخابات داشته باشید، حق ایجاب می کند که نیم نگاهی هم به جایگاه و بزرگی کاندیداهای لارستان داشته باشید. علیرغم آنکه شناخت چندانی نسبت به سوابق هیچ یک از کاندیداهای گراشی ندارم، لیکن در شرایطی که دو رئیس کمیسیون مهم مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه لارستان، خنج، گراش و اوز در حال رقابت هستند (امری که شاید نهایتا در دو سه حوزه انتخابیه مهم و پر جمعیت کشور رخ داده باشد و این نشان از بزرگی و اعتبار کل منطقه لارستان بزرگ است)، ایجاب می کند که گراشیهای عزیز در انتخاب خود، شاخصهایی بجز گراشی بودن را هم مدنظر قرار دهند. آن هم در شرایطی که این هر دو عزیز، یکی اصلا در لار سکونت نداشته و دیگری هم فقط هجده سال از عمر خود را ساکن لار بوده و قاعدتا هیچکدام، تعصب ویژه ای برای توسعه یک بخش یا یک شهر نداشته و نخواهند داشت.

*این یادداشت پیش از این در کانال تلگرامی دکتر حامد مقدم درج شده است:

larestan_moqaddam@


شهرستان خنج...
ما را در سایت شهرستان خنج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی up بازدید : 290 تاريخ : جمعه 29 آذر 1398 ساعت: 23:07

خبرنامه