نوستالژی لارستانی «آن تابستان»
نگاهی به رمان «آن تابستان» اثر «ایرج اعتمادی »
رستم فتوت*: چندی پیش فایل پیدیاف رمانی به دستم رسید از نویسندهای نامآشنا و روزنامهنگاری خوشنام به نام آقای ایرج اعتمادی؛ با اثری به نام «آن تابستان».
اعتمادی ازجمله نویسندگان و ژونالیستهای نسبتاً پرکار و خوشذوق است که چندین رمان و چند جلد داستان کودک با موضوع قصههای عامیانه لارستان کهن و مقالات متعدد به رشته تحریر در آورده است. وي در حال حاضر به کار روزنامهنگاری و خبرنگاری در جزیره زیبای قشم مشغول است.
اعتمادی را از سالهای دور میشناسم و آن زمان که بهخاطر داشتن دغدغههای فرهنگی به نشر کتاب و گستردن بساط کتابهای مختلف در شهرها و روستاهای جنوبی اشتغال داشت.
درونمایه بیشتر رمانهایش زندگی سراسر مشقت و سختی جوانان جنوب است که از بد حادثه به غربت پناه آوردهاند و به کارهای سخت و پرمشقت کارگری در کشورهای حوزه خلیجفارس ازجمله امارات تن دادهاند که البته این خود بی ارتباط به شغل خبرنگاری و روزنامهنگاریاش نیست.
اعتمادی خود از جنس این جوانان بوده و تمامی زوایای اینگونه زندگی را با پوست و استخوان خود لمس کرده و در خاطر دارد و گاهگاهی چونان زخمی سر باز کرده و آن را در لابهلای نوشتههایش نمایان میسازد.
«آن تابستان» نیز از این امر مستثنا نیست؛ اما آنچه برایم جالب بود اعتمادی با خلق این رمان علاوه بر بیان زندگی نوستالژی گونه جوانان دهه ۵۰ و ۶۰ منطقه جنوب بهویژه لارستان و بخش صحرای باغ، به سختکوشی مردان و زنان روستایی همراه با بازگو کردن باورهای عامیانه و آداب و رسوم خاص خود و زندگی مردسالار آن جوامع پرداختهاست.
وی چنان به شرح و توصیف دقیق زندگی روستائیان سادهزیست آن دوران میپردازد که خواننده با خوانش این رمان گویی به موزه مردمشناسی وارد شده و همهچیز را در مورد زندگانی این مردمان از نزدیک به تماشا نشسته است؛ مراسم عروسی و آداب و رسومعقد و ازدواج و ولیمه، نوع لباس و پوشش مردان و زنان، نوع زیورآلات مورد استفاده آنان و همچنین ابزار کار کشاورزی حتی وسایل آشپزخانه و انواع غذاهای محلی، نوع ساخت خانههای کاهگلی و سبک معماری، باورهای عامیانه و افسانهها، مراسم ویژه طلب باران و…
علاوهبر موارد فوق، آنچه برایم بیشتر جلب توجه کرد بهکارگیری تعمدانه و هوشمندانه واژهها و اصطلاحات محلی گویش منطقهی صحرای باغ علیالخصوص و به صورت عام زبان لارستانی ( زبان ایراهی/ایراهستانی) است که رمان را به یک فرهنگ لغت و اصطلاحات و گویش این مردمان سختکوش و سادهزیست و بیادعا بدل کرده است.
نویسنده با قلم توانای خود این واژگان ارزشمند را در لابهلای حوادث مختلف و از زبان شخصیتهای داستان به ثبت رسانده است که بسیاری از این واژهها اکنون یا فراموش شده و یا در حال فراموشی است و از میان جوانان و نوجوانان امروز کمتر کسی هست که این اصطلاحات و کلمات اصیل محلی را بفهمد یا بتواند آن را به کار ببرد. نویسنده جهت درک بهتر خوانندگان غیر بومی مفهوم بیشتر آن لغات را در پاورقی آورده است.
از دیدگاه نگارنده، اعتمادی با خلق این اثر چندین هدف را دنبال میکرده که یکی از مهمترین اهداف وی همین ماندگار کردن این واژههاست.
از دیگر ویژگیهای این رمان میتوان به سبک نویسندگی و نوع قلم اعتمادی اشاره کرد که اینچنین با صمیمیت و صداقت به خلق اثر پرداخته که خواننده را شیفته خود میکند و تا آن را تمام نکرده از دست نمینهد؛ بهطور مثال میتوان به صداقت معصومانه «داشی» اشاره کرد که برای رفتن به شهر همراه جماعت و آوردن خرجی عروسی و شب قبل از رفتن، او چه خیالهای کودکانهای در سر میپروراند (ص ۴۸) و این گونه موارد در جای جای رمان از جلوی دیدگان خواننده میگذرد.
یکی دیگر از شاخصههای این رمان فضاسازیهای بسیار موفق و توصیفات دقیق مناظر و شرح حالات درونی شخصیتهای داستان است؛ از همان فضاسازیهای استاد بهمن بیگی در اثر ماندگار «ایل من، بخارای من» (صفحات ۳۴۰یا ۸~۳۶۷ و…)
پیشاز پایان بحث دوست دارم به یکی دیگر از زیباییهای این رمان بپردازم و آن اینکه ازجمله توفیقات و جذابیتهای آثار اعتمادی در کنار بازگو کردن رنجها و سختیهای مردمانی که به دلیل عدم اشتغالزایی در منطقه محروم خود، راهی دیار غربت شدهاند؛ وجود مضامین عاشقانه و چاشنی عشق و رگههایی از یک عشق معصومانه میان شخصیتهاست که علیالخصوص در این رمان در صفحات پایانی باعث درگیر شدن بیشتر خواننده شده است.
لازم میدانم از همینجا به دوست عزیز و فرهیختهام جناب اعتمادی عزیز بابت مقبولیت این اثر ارزشمند تبریک بگویم و خواندن این رمان را به عزیزان، جوانان و کتابدوستان سرزمینم پیشنهاد کنم.
بهروزی بهرهتان باد
*دانشآموخته ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز/ عمادشهر لارستان
از این نویسنده بخوانید:
بازجستن روزگار وصل
شیخ عبادالله انصار عماددهی کیست؟
شهرستان خنج...
ما را در سایت شهرستان خنج دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : خنجی up بازدید : 214 تاريخ : يکشنبه 8 فروردين 1400 ساعت: 2:48