اهالی فرهنگ لار در مقابل نماینده: مطالبه، آزمون یا دوئل؟

ساخت وبلاگ
انتشار در11 سپتامبر 2020 ساعت 10:14 ق.ظ سرویس:مطلب شما بدون دیدگاه 51 بازدید

اهالی فرهنگ لار در مقابل نماینده: مطالبه، آزمون یا دوئل؟

محسن مهرابی*: قریب به صد روز از آغاز کار مجلس یازدهم می‌گذرد، مجلسی که از ابتدا با چالش‌های مختلفی روبرو بود و تا به امروز هم قضاوت‌ها و دیدگاه‌های گوناگونی در خصوص عملکرد این مجموعه وجود دارد. برای مردم منطقه ما البته این مجلس متفاوت‌تر از دوره‌های قبل است. نماینده‌ای جوان با شعار تخصص و نه شعار‌های سیاسی بر کرسی نمایندگی تکیه زده که بالطبع انتظارات از وی بسیار بالاست. چیزی که در ظاهر رفتار و عملکرد حسین حسین زاده عیان است ضمن قبول نقدها و کاستی‌ها، تلاش برای حضور در تمامی حوزه انتخابیه است که همین یک ویژگی وی را از تمامی نمایندگان سابق متمایز کرده و باید دید تا کی این رویکرد پابرجاست. دایر کردن ۴ دفتر در ۴ شهرستان خود نشانگر دغدغه نماینده برای دیده شدن مشکلات و معضلات تمامی شهرها و روستاها منطقه و شنیده شدن حرف همه‌ی مردم است.

در این صد روز اما چیزی‌ که توجه فعالان رسانه‌ای و سیاسی منطقه را به خود جلب کرده رفتار نماینده در قبال شهر – نه شهرستان- لار است؛ پیش فرض ذهنی همه‌ی ما این است که رفتارهای نماینده‌ی گراشی در قبال این شهر به شدت زیر ذره بین بوده و رصد می‌شود. مهندس حسین‌زاده چه در زمان انتخابات و چه پس از آن اما همواره با استفاده از عباراتی مثل «من پسر همسایه شما هستم!» و شعار «وحدت» سعی در تبیین رویکرد خود داشت، رویکردی که با حضورهای متعدد در لار و شرکت در جلسات مختلف آن شهرستان دور از ذهن نیست اما در مقابل تحلیل رفتار بازیگران صحنه رسانه و سیاست در لار می‌تواند برای نماینده‌ای که اولین تجربه کاری خود در سطح منطقه را از سر می گذراند لازم باشد.

هیاهوی بسیار برای یک سرپرست

همه چیز از نامه اول منسوب به ۳۰۰ نفر از اهالی هنر و فرهنگ در لار به نماینده شروع شد، اسامی ذکر شده در ذیل نامه نیز در کنار چندین فرد ناشناس یا کمتر شناخته شده، اسامی افرادی هنرمند و باسابقه در عرصه فرهنگ و هنر به چشم می‌خورد اما متن تحریر شده این نامه درخور توجه است، تا جایی که ادامه کار یا پایان کار حجتی در ارشاد لار را آزمونی برای نماینده قلمداد کرده و عملا این متن را می‌توان به آغاز یک دوئل تشبیه کرد. متن نامه دوم اما بسیار جالب‌تر نوشته شده؛ آنجایی که صحبت‌های نماینده را «حرف‌های خوشگل» توصیف کردند که البته این متلک پراکنی‌ها در قاموس هنر و هنرمندان نیست و شاید نویسندگان نامه با هنر غریبه هستند و بیشتر به سیاست مشغول‌اند که این لحن را در متن‌های خود دارند. ایشان پاسخ مصیب علیشیر مدیر دفتر نماینده در لار را توهین به خود تلقی می‌کنند حال آنکه به جد معتقدم اگر به جای علیشیر که جوان مستعد و پر تلاشی‌ست، گزینه خودشان که از مدیران سیاسی باسابقه لار است عنوان مسئول دفتری داشت، این موضع را نداشتند.

در متن دیگری نیز فردی بنام صدرا جعفرپور صرف رفتن حجتی از ارشاد لار را اینگونه توصیف میکند: «آنچه به شدت باعث نگرانی شده، تحولات مدیریتی دو ماه اخیر شهرستان است.» و آیا واقعا تغییرات در سطح یک سرپرست، تحولات شهرستان نام دارد!؟ در جایی که وظیفه اصلی برعهده فرمانداری لار بوده که باید از مدت‌ها قبل پیگیری حل این مشکل را می‌نمود، چطور می‌شود که وضعیت استخدامیِ یک فرد به آزمونِ هنرمندان و فرهنگیان یک شهر از نماینده‌ی مجلس تبدیل می‌شود؟

و اتفاقا نکته درخور توجه این است که اکنون سکان‌دار یکی از مهم‌ترین معاونت‌های اداره کل فارس سرپرست اداره ارشاد لارستان هم شده که خود می‌تواند یک فرصت و یک مزیت محسوب شود.

مقایسه‌ی یک رفتار پرمعنا

۸ سال کرسی نمایندگی این مردم در اختیار فردی به نام جمشید جعفرپور بود، فردی که طی این هشت سال در کمیسیون فرهنگی مجلس از ریاست تا دیگر عناوین را در اختیار داشت. هرچند این سوال خیلی جدی مطرح است که چرا در مدت حضور وی تکلیف حجتی مشخص نشده و ایشان در سمت خود ابقا و انتقال دائم صورت نگرفته – که احتمالا خود ایشان تمایل نداشته! – باید پرسید: «ما، یعنی اهالی فرهنگ و هنر در دیگر شهرستان‌های حوزه انتخابیه چگونه حقوق خود را از رییس کمیسیون فرهنگی مطالبه کردیم!؟» رییس کمیسیونی که البته از اتمام ساخت یک پروژه عمرانی در شهر خودش هم ناتوان بود!

جشنواره فیلم کوتاه کل یک جشنواره ملی و شناخته شده در میان سینماگران کشور است و سال‌هاست که در گراش برگزار می‌شود. جشنواره‌ای که از ابتدا مردمی بوده و با هدف شناساندن فرهنگ و هویت بومی مردم منطقه شکل گرفته و به روایتی اولین جشنواره فیلم کوتاه کشور محسوب می‌شود. این جشنواره در برنامه سالانه وزارت فرهنگ و ارشاد ثبت شده و این یعنی این وزارت خانه وظیفه برگزاری یا دسته کم بر عهده گرفتن مخارج آن را بر عهده دارد اما در عمل همواره این بار بر دوش انجمن‌ها و گروه‌های مردمی شهر افتاده و باید با صد چرا و افسوس گفت: «در دوره نمایندگی جعفرپور که با مدیرکلی بهزاد مریدی نیز هم‌زمان بود، فقط و فقط ۳ دوره این جشنواره ملی برگزار شده است.»

اما یک بار یک گروه و یک انجمن از هنری‌ها و فرهنگی‌های گراش نامه‌ای، طوماری، اعتراضی به دفتر نماینده ارسال کردند!؟ خیر. یک بار نماینده خود شخصا سعی در برطرف کردن مشکلات این جشنواره داشت!؟ خیر. آیا اهمیت یک جشنواره ملی با بیش از دو دهه سابقه کمتر از انتصاب یا عزل یک سرپرست است!؟ قطعا خیر. و در برابر این بی‌توجهی تاریخی که یک میراث ارزشمند را به نابودی کشانده، سکوت تنها انتخاب هنرمندان و مردم گراش بود. شاید اگر آنها نیز کمی از همسایگان خود در «طلبکار بودن و آزمون گرفتن» وام گرفته بودند امروز مهم‌ترین رویداد هنری منطقه با خطر لغو مجوز روبه‌رو نبود؛ که البته این سکوت نشان ناامیدی مردم از نماینده وقت بود، چیزی که ریشه‌ای تاریخی دارد!

آقای نویسنده‌ی نامه هنرمندان لاری؛ دفعه‌ی بعد این را هم در نظر بگیر که حتی اگر رفتار نماینده غلط بوده باشد – که نبوده! – این بازتابی از رفتار سالیان سال خود شماست و نه چیز دیگری.

وحدت درکنار تبعیض، هرگز!

کلمه «وحدت» یکی از پربسامد‌ترین کلیدواژه‌های بکار برده شده توسط نماینده در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های این چند وقت اوست. چیزی که البته در کلام شیرین است اما در عمل، ایجاد آن نیاز به شناخت و درک گذشته و عوامل برهم‌زننده این وحدت دارد. در واقع برای بسط دادن وحدت در هر جغرافیایی ابتدا باید عوامل تفرقه را کنار گذاشت.

اگر در منطقه ما آنچنان که مطلوب است وحدت وجود ندارد، باید به ریشه‌ی آن پرداخت که چیزی نیست جز تبعیض! آقای نماینده، وحدت بدون رفع تبعیض بیشتر شبیه کلاه گشادی‌ست که سر مردم مناطق محروم مانده می‌رود. ابتدا تمام تلاش خود را جهت رفع تبعیضِ انباشته شده در این سال‌ها، که تمامی منابع و امکانات و پست‌های حساس مدیریتی تا یک کارمندی جزء، در اختیار اهالی یک شهر بوده را به کار ببندید و بعد ببینید چگونه این وحدت واقعی نمایان می‌شود.

رفتار برخی در غائله‌ی رییس ارشاد لار چیزی جز آن روی سکه‌ی دستِ دوستی‌ها و برادری‌های تبعیض‌آفرینان نیست. آن روی سکه‌ای که هر از چند گاهی خود را نمایان می‌کند که مسائل اساسی را فراموش نکنیم. این رفتار برخاسته از همان ادبیاتی است که چندی پیش، مرد رسانه‌ای لار یعنی کاظم رحیمی‌نژاد در قبال کثیره مردم حوزه انتخابیه شما به کار برد. شاید این ادبیات در این دوره دیگر کاربرد نداشته باشد اما گاهی هم بد نیست از اندک فرصت‌ها استفاده کنید و «تبعیض مثبت» خود را در قبال شهرها و مناطقی که نه نماینده داشته‌اند و نه مدیر کل و نه معاون استاندار و … به کار ببرید و از صداهای بلند برخی نیز نهراسید. فقط هر دو روی سکه ضرب لار را ببینید.

*فعال فرهنگی سیاسی و دبیر تشکل جمعیت جوانان گراش


شهرستان خنج...
ما را در سایت شهرستان خنج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی up بازدید : 262 تاريخ : جمعه 21 شهريور 1399 ساعت: 14:24

خبرنامه