تفسیر «گاتها» (سرودههای زرتشت)
◄ بخش نخست
اسدالله زهرهوند:
«وَ لَقَد بَعثنا فی کُلِّ اُمَّةٍ رَسولاَ اَنِ اعبُدوا اللهَ وَ اجتَنِبوا الطّاغوت» : همانا در میان هر امتی پیامبری برانگیختیم [ و به ایشان گفتند: ] خدا را بپرستید و از طاغوت بپرهیزید. (سورۀ نحل ، آیۀ ۳۶)
گر چه واژه «آریایی»، از سوی خود آریاییان به معنای مردم نژاده و شریف بود اما برای مردمی که این قوم بیابان نشین و یورشگر به آب و خاکشان میتاختند، به معنای «مردمان خونریز و جنگجو» بکار می رفت. گرچه آریاییهایی همچون «وایکینگها» تا زمانی که به کیش مسیحیت گرویدند دست از جنگ و راهزنی دریایی نکشیدند و با تمدن و شهریگری، آشنا نشدند اما در میان گروهی دیگر از این مردم که به سوی فلات ایران سرازیر می شدند، خداوند پیامبری به نام «زرتُشت» برانگیخت تا آنان را با اخلاق و انسانیت آشنا کند و با کمک آموزشهای او، این کوچنشینان را به شهرنشینی تشویق کند و به جای تاختن به آبادیها و کشتار مردمان آنها، خود به آباد کردن زمینها و روستاها بپردازند.
بهترین راه برای شناختن این پیامبر باستانی، خواندن سخنان خود اوست که در پیکر چکامهها و اشعاری آموزنده سروده است که امروزه بخشی از کتاب «اوستا» میباشد و به نام «گاتها»، خوانده میشود.
شمایل «اشو زرتشت»
گرچه دیرینگی این سرودها، دانستن معنای آنها را بسیار دشوار ساخته به گونهای که بخشی از سرودهای گاتها را بایستی با گمان و احتمال ترجمه کرد؛ اما همه ترجمههای گاتها دارای معانی آموزنده و سازنده و حتی شگفتی برای مردم امروز است. با آنکه موبدان زرتشتی، برای بیش از دو هزار سال فهم معانی نوشتههای مقدس را در انحصار خود گرفته بودند و تنها به خواندن این نوشتهها – بدون دانستن معنای آنها – میپرداختند، و اندک اندک معنای این سرودها از اندیشهها پاک شد اما به یکی از اندک نوشته های پیامبران تبدیل گردید که از دستبُردِ تحریفگران در امان مانده است و اکنون ما میتوانیم در آن یک سری معانی پیدا کنیم که در بیشتر کتابهای ادیان نمیتوان یافت .
■ اَهنَوَدگاه ، سرود یکم ، هات ۲۸ ، پَتمان (آیه) یکم :
اَهیا یاسا نِمَنگها اوستانَزَستُ رَفِزرَهیا
این را در خواست می کنم با نماز (نیایش) و با دستان بر گشاده پُشتیبانی و یاری
مَینیوش مَزدا پَئورویم سپِنتَهیا
مینوی (ذات) ای مزدا نخست پاک (سپند، مقدس)
اَشا ویسپِنگ شیَ اُثَنا
ای اَشا (ای راستی و درستی) همگی کردارها
وَنگهِئوش خرَتوم مَنَنگهو
نیک خرد منش ( اندیشه )
یا خشنِویشا گِئوش اوروانِم
تا خشنود کنم جهان جان، روان.
برگردان پارسی :
ای مزدا! نخست، این را در خواست میکنم، با نیایش و دستهای برگشاده:
پشتیبانی و یاری مینوی پاک (ذات مقدس) را؛ و اینکه همه کارها با راستی و درستی و با خرد و اندیشه نیک باشد که با آن خشنود کنم جان جهان را!
در اینجا پیامبر آریایی از رابطه نزدیک و دوستانه با خدا سخن گفته؛ هیچ اثری از آداب و آیینهای دشوار و دست و پا گیری که در بخشهای جدیدتر اوستا دیده میشود، نمیبینیم و کاهنان و روحانیان نیز که خود را «میانجی» میان مردم و خدا میدانستند هم حضور ندارند؛ بر خلاف بخشهای دیگر اوستا که بودن هشت روحانی زرتشتی را به هنگام نیایش (یَزِشن)، در آتشکدهها، لازم میداند.
بیگمان چنین نیایشی منافع بخش بزرگی از جامعه آن روزگار را که کاهنان بودند به خطر می انداخت و چنانکه در بخشهای دیگر گاتها میتوان دید، به سختی در برابر اصلاحات زرتشتی میایستند و تا مرز ترور و شهادت پیامبر، پیش میروند. همین ها هستند که پس از درگذشت زرتشت، دوباره در لباس موبدان زرتشتی خود را به مردم مینمایانند و کیش ساده و نویدبخش زرتشت را به یک دین پیچیده و پر از اسطورهها و آیینهای شگفت تغییر داده و حتی خدایان بیشمار خود را در پیکر «ایزدان» (یَزَتَنِم) بازگرداندند.
دوم اینکه تنها به داشتن باور و ایمان بسنده نمیکند بلکه ایمان را در کنار عمل و کردار، لازم و بایسته می داند. چنانکه در قرآن کریم نیز هر جا سخن از ایمان رفته، از عمل یاد کرده:
«اَلَّذینَ امَنوا و َعَمِلوا الصّالِحات» : «آنان که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند»
«الَّذینَ تابوا وَ اَصلَحوا» : « آنان که توبه کردند و کردار صالح انجام دادند»
«اَقیموا الصَلاة وَاتو الزَّکاة» : «نماز را بپا دارید و زکات بپردازید» («نماز» نشانه باور است و«زکات» برای انجام کردار نیک است.)
پس آنچه لازمه خشنود ساختن جان جهان می باشد، تنها اندیشه و باور نیک نیست بلکه کردارها نیز بایستی با راستی و «اَشَه» همراه باشد.
شهرستان خنج...
ما را در سایت شهرستان خنج دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : خنجی up بازدید : 251 تاريخ : يکشنبه 2 شهريور 1399 ساعت: 3:48