مشکل اصلی خانواده ساکن کنار میدان امام رضا(ع)، «مسکن» است

ساخت وبلاگ
انتشار در22 آگوست 2020 ساعت 1:25 ب.ظ سرویس:برگزیده ها 2 دیدگاه 120 بازدید

گفت و گوی آفتاب لارستان با نیک اندیشی که درد و رنج خانواده بی سقف و بی پناه ساکن لار را رسانه ای کرد:

مشکل اصلی خانواده ساکن کنار میدان امام رضا(ع)، «مسکن» است

به گزارش آفتاب لارستان، پس از تهیه گزارشی تصویری با عنوان «بی سقف، بی چراغ، بی پناه در تابستانِ بی رحمِ لار» که هفته گذشته در همین رسانه منتشر شد، عده بسیاری از مردم و نیک اندیشان شهر آستین همت را بالا زده و به کمک این خانواده شتافته اند.

مادری که به همراه دختر و پسرش در بین چند ردیف بلوک سیمانی روی هم چیده شده، بدون سقف، بدون یخچال، کولر و چراغ در زمینی متعلق به یکی از اهالی «بائن» کنار میدان امام رضا(ع) سکونت کرده اند. خانواده ای که خود را اصالتا اهل بنارویه معرفی کردند که البته آفتاب لارستان نمی تواند مستقلا آن را تایید کند.

به درخواست تعدادی از مخاطبان و برای شناخت بیشتر این خانواده به سراغ «محمد سعدی پور» رفته ایم، کسی که همزمان با «ابوذر بیغرض» عکاس آفتاب لارستان، فیلمی از نحوه زندگی اسفناک این خانواده را منتشر کرد و باعث شد عده بسیاری به کمک بشتابند. سعدی پور که دوستانش وی را به اسم «رامین» می شناسند سال هاست که با شناسایی افراد نیازمند گره از زندگی شان باز می کند و اینک از تجربه آشنایی خود با این خانواده برای ما می گوید…

متن کامل گفت و گوی آفتاب لارستان با «رامین سعدی پور» را در ادامه می خوانید:

برای شروع بحث بفرمایید که چطور با این خانواده آشنا شدید؟

شش سال است که کارم پیدا کردن افرادی است که کار می کنند اما نیازمندند، مشکلات مالی دارند و توان پرداخت هزینه ها را ندارند، تحت فشار اند و به قول معروف، «نیازمندان آبرودار» هستند.

چند وقت پیش، این خانواده را در سطح شهر و در حال جمع کردن ضایعات و نخاله ها دیدم، سه چهار ساعت وقت گذاشتم و پشت سر آن ها رفتم تا به ساختمانی رسیدم که بعدا از آن فیلمبرداری کردم.

هوا گرم بود و فکر هم نمی کردم مکان سکونت شان آنجاست. ۱۰ دقیقه صبر کردم، بعد به سمت مکانی که رفته بودند حرکت کردم. گلیم پاره و زیلویی افتاده بود و متوجه شدم که آنجا محل سکونت شان است.

پرسیدم شما اینجا ساکن هستید؟ گفتند بله، یک سال و نیم است که در اینجا زندگی می کنیم…

مادر به همراه پسر و دخترش آنجا زندگی می کردند. پدر خانواده فوت کرده بود، صحبت کردم و گفتم کار من شناسایی و در حد توان کمک به شماست؛ اما با این وضعیت نمی توانم به شما کمک کنم و باید فکر اساسی ای در این مورد بکنم. با اجازه خودشان فیلمی از آن ها گرفتم و رسانه ای کردم.

برخورد و استقبال مردم برای کمک به آن ها چطور بوده است و تا کنون چه میزان کمک جذب کرده اید؟

از جاهای مختلف با من تماس گرفتند. استقبال مردم بسیار خوب بود و تا الآن شاید نزدیک به ۷۰، ۸۰ مورد برای کمک تماس گرفتند و برای پرداخت هزینه ها اعلام آمادگی کردند.

یک نفر هزینه اجاره ی یک سال این خانواده را قبول کرده که پرداخت کند و یک نفر هم هزینه خرید وسایل از یک تا ۱۰۰ میلیون را قبول کرده است اما هنوز هیچ یک از این ها را به جز هزینه های خرد (۵۰ یا ۱۰۰ هزار تومان) که مردم عوام پرداخت می کنند برنداشته ام.

تنها مشکلی که بیشتر از همه ما را اذیت می کند، پیدا نشدن خانه است، به مشاور املاک های مختلف و مردم سپرده ام که یک خانه قدیمی پیدا کنند، چون نیروهای جهادی اعلام کرده اند که اگر خانه خرابه هم باشد ما تعمیر می کنیم، اما هر جا می روم افاغنه نشسته اند و فعلا خانه گیر نمی آید.

چرا واحدهای آپارتمانی مختلفی که در سطح شهر وجود دارد را برایشان اجاره نمی کنید؟

هزینه واحدهای آپارتمانی بالاست و به درد این خانواده نمی خورد، آن ها کارگر اند و ضایعات و نخاله دارند و می خواهند کار کنند، همه جا نمی شود.

مشکل اصلی این خانواده، مسکن است، من چند روز پیش می خواستم به آن ها پول بدهم گفتند نه نمی خواهیم فقط شما برای ما سرپناه پیدا کنید که ما از گرما خفه می شویم.

اهل بنارویه بودنشان را تایید می کنید؟

خودشان گفتند که اهل بنارویه هستند، در اینجا باید نکته ای را یادآوری کنم، عده ای از مردم درباره این خانواده نکاتی را مطرح می کنند مثلا چند روز پیش عده ای به من زنگ زدند که آن ها معتاد هستند، من گفتم بر فرض هم که معتاد باشند، آدم نیستند؟! متاسفانه این موارد قضاوت های بی جا در مناطق خودمان بیشتر مرسوم است؛ هر چند که معتاد بودن شان هم ثابت نشده است.

قرار است این خانواده از این به بعد چه سرنوشتی پیدا کنند؟

بعد از اینکه مشکل مسکن آن ها حل شود می خواهم برای پسر خانواده که تقریبا ۲۶ سال دارد، کار پیدا کنم، فرقی نمی کند نگهبانی یا سرایداری یا کارگری؛ هر کاری که حقوق ثابتی داشته باشد خیلی خوب است.

در بیشتر محله ها (امامزاده، دم گاله، کهوویه، پیرغیب و…) گشته ام، اصلا خانه ای با شرایطی که ما می خواهیم نیست یا اگر هست افغانی ها نشسته اند.

متاسفانه همه تا این ماجرا را شنیده اند می گویند لاری هستند؟ یعنی اگر لاری باشند دوست دارند کمک شان کنند در حالی که ما نباید این طور نگاه کنیم، از هر جایی که آمده باشند و اهل هر جایی که باشند بالاخره آدم اند. ما می خواهیم به این خانواده سرپناه بدهیم که از این وضعیت اسفناک نجات پیدا کنند.

انسان هایی که از قشر ضعیف هستند بیشتر به ما کمک می کنند، به عنوان نمونه کارگری که حقوق ماهیانه اش ۸۰۰ هزار تومان است، ۲۰۰ هزار تومان از درآمدش را به ما می دهد و می گوید به این خانواده بدهید. آدم خجالت زده می شود که کسانی که از قشر ضعیف اند بیشتر کمک می کنند.


شهرستان خنج...
ما را در سایت شهرستان خنج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی up بازدید : 266 تاريخ : يکشنبه 2 شهريور 1399 ساعت: 3:48

خبرنامه