آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟!

انتشار در6 دسامبر 2019 ساعت 2:42 ق.ظ سرویس:مطلب شما 7 دیدگاه 227 بازدید

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟!

آفتاب لارستان: با آغاز زمان نام نویسی داوطلبان انتخابات پیش روی مجلس در حوزه انتخابیه لارستان، خنج، گراش و اوز، بحث انتخاباتی در محافل و مجالس و در فضای مجازی حسابی داغ شده است. یکی از مباحث اصلی این روزها بحث بر آمدن یا نیامدن دکتر «علاالدین بروجردی» از این حوزه انتخابیه است که غالب افراد را به دو قطب موافق و مخالف تقسیم کرده است.

در ادامه یادداشتی از «ابوذر مهربانی» در این مورد را با این توضیح تکراری بخوانید که مطالب مندرج در این بخش لزوما موید دیدگاه «آفتاب لارستان» نیست و حق پاسخگویی به آن در همین سایت محفوظ است.

***

ابوذر مهربانی: سالها پیش و در پی یک موج امید آفرین لابلای خبرهای تلخ مکرر از عملکرد نماینده وقت که باعث تشنج و تفرقه عمیق در منطقه شده بود «خبر آمد» که داماد آقای گپ پاشنه کشیده و همت گمارده که نماینده مردم لارستان بزرگ شود. آی مردم چه نشسته اید که او منتظر ندای لبیک است و عده ای نه چندان قلیل به دعوتش راه طولانی تهران را شتافتند و از وی استمداد طلبیدند. در میانِ با دست پس زدن ها و با پا پیش کشیدن های ریاست محترم کمیسیون امنیت ملی، استخاره بد آمد و ایشان موکلین خود از بروجرد را بر نائبین «مسقط الرأس» ترجیح دادند.

حالا اما بیش از ۸ سال از آن ماجرا گذشته و مناسبات منطقه خیلی تغییر کرده است. شور و شعف جوانان برای حضور و فعالیت در کنار تجربیات بزرگان خودساخته این شهرکه علیرغم هزینه های زیاد، حالا دیگر یاد گرفته اند بدون سایه حضرات عظام آیت اللهی و موسوی گلیم شهر را از آب بکشند معادلات سیاسی را متفاوت ساخته است. لکن اینها خیلی مهم نیست. آنچه بیش از همه تغییر کرده؛ مناسبات و معادلات بروجرد است که نمی بایست برای لارستان بزرگ با همه مشکلاتش، با همه یتیمی اش و با همه مظلومیتش سرنوشت سازی کند و تعیین تکلیف.

آنچه بر همه واضح و مبرهن است جناب آقای دکتر بروجردی نه تنها در دوره آتی، بلکه در رقابت انتخاباتی قبلی نیز از اقبال دلچسبی در بروجرد برخوردار نبوده و شانه به شانه رقیب وارد مجلس شده است و بی شک امید چنین مطلوبی در دوره آتی به حداقل ممکن کاهش خواهد یافت. شاید از این روست که ایشان حالا یاد علاقه اش به لارستان بزرگ افتاده و باوجود عدم شناخت و اشراف کافی به نیازها و مشکلات مردم، آداب و رسوم، فرهنگ و سنن و تعاملات منطقه ای، عزم جزم کرده اند که این بار شانس خود را برای جلوس بر صندلی سبز بهارستان از دروازه قدیمی لارستان امتحان کند. البته تا اینجا هم مانعی ندارد. هرچند خیلی دیر اما بسم الله جناب دکتر. ما لارستانی ها، خنجی ها، اوزی ها و گراشی ها اتفاقاً بسیار مهمان نوازیم. قدمتان بر سر چشم. اما فراموش نمی کنیم و نمی کنید که مردم این دیار قد و قواره سیاسی و اجتماعی خود را از مردم بروجرد کوتاهتر نمی دانند. بدیهی است که ما از اینکه شما در رأس قدرت و شهرت و محبوبیت، آن زمان که با هرکسی پالوده نمی خوردید خود را حسب وظیفه خرج بروجرد کرده باشید و حالا خسته و فاقد برش سیاسی قبلی، بیایید و به لارستان خدمت کنید حس خوبی نخواهیم داشت.

در این میان بزرگترین دغدغه حقیر این است که شما بخواهید جبران مافات فوق را از اعتبار خانواده مقدس حضرت آقا و بیت بزرگوارشان خرج کنید. بی شک صرف هزینه در چنین رقابت پرچالشی که قرار است جوان ترهای ما باشند، بزرگترهای ما باشند و شما هم باشید نه تنها پیروزی شما را در پی نخواهد داشت بلکه خط قرمز مردم لارستان؛ یعنی نقد و چالش بیت آقا را در پی خواهد داشت.

من به شخصه نگران آن روزهایی هستم که شما بدون پشتوانه اجتماعی در لارستان و فاقد شناخت لازم از مناسبات، بیایید و از آن بزرگواران در مناظره ها و گپ و گفت ها به عنوان مزیت رقابتی و پتانسیل رای آوری بهره برداری کنید. آنگاه دور از ذهن نیست که نه تنها به حداقل رای ممکن برسید بلکه ۲ اسفند ۹۸ پایان همه زحمات چند ده ساله سیاسی شما شود. خیلی تلخ است که شما بر اساس تحلیل فوق نتوانید از لارستان بزرگ وارد مجلس شوید و این شکست مهر پایان پرونده زحمات پرافتخار شما بشود./ و العاقبه للمتقین