دانیال افتخاری: نمیدانم چرا در این شهر خیلی از ما با تغییر سر سازگاری نداریم! شاید این هم یک دلیل روانشناسانه و علمی دارد؛ هر چه هست، ما مردمی هستیم که اکثرا دوست داریم در همین وضعیت بمانیم و اگر تغییری هم بخواهیم، بسیار کُند و آرام پیش میرویم. وقتی مکان جدیدی (تفریحی، تجاری، اداری و…) به شهر اضافه میشود، یا اینکه فرد جدیدی در سِمَتی قرار میگیرد، و محلی نوسازی و بهسازی میشود… در همه این حالات، خیلی از مردم لار ایراد و بهانه میگیرند و بهطور کلی یا سازگار نمیشوند یا دیر خود را وفق میدهند.
در اینجا نمیخواهم به موارد مختلف اشاره کنم که حقیقتا مجالی وسیعتر میطلبد؛ تنها به یک مورد اشاره میکنم که برای ساکنان شهر ساکت و آرام ما عادی شده: دوست ندارم از «مرگ» حرف بزنم اما به هرحال واقعیتی است که یک روز به سراغ همه ما از پیر و جوان و زن و مرد میآید. وقتی کسی از عزیزان ما به رحمت حق میپیوندد، پس از مراسم تشییع و خاکسپاری، فردا روزی همه آشنایان و دوستانمان به مکانی میآیند که تسلی خاطر ما باشند… بگذریم از اینکه در و دیوار آن مکان نسبتا قدیمی، مناسب روحیات عزاداران نیست؛ دیگر شرایط آن هم اصلا جالب و آرامشبخش نیست!
ممکن است خیلی از ما بگوییم: «این حرفها چیست؟! کسی از دنیا رفته و اطرافیانِ داغدار و افسرده، دیگر برایشان مهم نیست کجا به سوگ بنشینند و دیگران به آنان تسلیت دهند!». اما آیا همیشه میتوان این حرف را زد؟
آری، خیلی از مردم این شهر به مسجد «فضل الله خان» (فضل الله خانی) عادت دیرینه کردهاند؛ البته عادتی نه از جنس دیگر مساجد، بلکه محلی که نامش با مردگان گره خورده است. حتی زمانی که سن و سالَم کمتر بود، فکر میکردم در این مسجد نماز و دیگر مراسم مذهبی برگزار نمیشود و مردم فقط برای تسلیت به بازماندگانِ درگذشتگان به آنجا میآیند!
عکس آرشیوی است
هرچند مسجد فضل الله خانی در سالهای دورتر مرمت و فضای بیرونی و درونی آن بهتر شده، اما بدون تعارف فضایش برای همه ما مردم تکراری و خسته کننده شده است! از قاریِ قرآنِ ویژهی آن البته حرفی نمیزنم که در فضای بستهی این شهر گاهی باید سکوت کرد!! اما سؤال سادهای از خودمان دارم، اینکه: چرا نمیتوانیم مکان دیگری را برای چنین مراسماتی در نظر بگیریم؟؟! چرا کسی نمیخواهد متفاوت و بهتر عمل کند؟! آیا مسأله اینقدر بغرنج است که نمیتوان یک سنتشکنی ساده کرد!؟…
نمیدانم این موضوع متولی مشخصی دارد یا نه؛ اما این را میدانم که خود ما باید بخواهیم تا تغییری هرچند کوچک رخ دهد. بنده با تعطیل کردن مراسم ختم در مسجد فضل الله خانی موافق نیستم، اما چرا نباید مکان دیگر و بهتری را برای این کار برگزینیم تا نشان دهیم در این شهر تنوع و تغییری هم میتوان دید!!؟ چندی پیش در مراسم ختم یکی از بزرگان خاندان «راستی لاری» شاهد بودم که بیشتر فضای این مسجد پر شده بود و از سوی دیگر، چند مدیر و انسان فرهیخته از تهران برای عرض تسلیت حضور داشتند؛ آیا کسی با خود نگفت که این فضا و شرایط، برای چنین مراسمی مناسب نیست؟! در این شهر یک مسجد زیباتر و بزرگتر آن هم با وجود قاریانی خوشصداتر وجود ندارد که حداقل بتوان در هنگام برگزاری بعضی از این مراسمها از آن استفاده کرد؟
از مراسم ختم حجت الاسلام نوربخش (امام جمعه پیشین شهرمان) تا یادبود شهدای منا و مراسم شهادت سید حمید موحدی (کشته شده در انفجار مسجد کویت)؛ و اینک یادبود جانباختگان حادثه کشتی نفتکش، همه در همین مسجد برگزار شده و میشود که به نظرم هرگز مناسب شأن آنان و برخی مهمانان حاضر در آن مراسم نبود.
به هرحال توجیهاتی همچون نزدیکی به بازار و محل کسب و کار مردم، یا داشتن برخی امکاناتِ متناسب با مجالس ختم (برای مسجد فضل الله خانی)، نمیتواند ما را از ایجاد اندک تغییری در این شهر منصرف کند. باید من و شما و چند نفر دیگر حرکتی کنیم تا دیگران هم از جا برخیزند و از این مسأله بسیار ساده و روزمره شروع کنند؛ تغییر و تنوع باید از همین جا شروع شود و به دیگر مسائل مهمتر و کلانتر شهر سرایت یپدا کند. انشاءالله
شهرستان خنج...
ما را در سایت شهرستان خنج دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : خنجی up بازدید : 407 تاريخ : پنجشنبه 28 دی 1396 ساعت: 15:17