سلسله دیدارها و بازدیدهای رییس شورای اسلامی شهرستان
جایگاه لارستان از زبان پیشکسوتان (۲)
دانیال افتخاری: در دومین دیدار در راستای معرفی افراد شاخص فرهنگی و معتمدان لارستان، این بار به دیداری مردی خوشرو و خوشزبان رفتیم که هم معلم بوده و هم حقوقدان. اکنون ۸۵ ساله است اما ظاهرا فراق همدم و همسرش او را پیرتر از سنّش کرده است.
حاج قنبر بنیزمان فرهنگی فرهیختهای است که به دلایلی تولد شناسنامهایاش ۱۳۱۳ است اما در حقیقت سال ۱۳۱۱ در لار و محله قدیمیِ «قنبربیگی» چشم به جهان گشوده و به گفتهی خودش در سال ۱۳۲۹ وارد شغل آموزگاری شده است. بعد از مدت زیادی فکر کردن، به یاد میآورد که در دبستانی که در چهارراه پیروزی قرار داشته درس میخوانده و معلمش فردی به نام شریعتی بوده که به نیکی از آن یاد میکند.
در حالی که با شور و حال خاصی به سؤالات موحدی عضو شورای اسلامی شهر لار و رییس شورای اسلامی شهرستان لارستان پاسخ میدهد، میگوید: «پس از آنکه همراه با ۴ نفر دیگر از لاریها از دانشسرای مقدماتی شیراز فارغ التحصیل شدیم، بر اساس قرعهی اداره وقت فرهنگ (آموزش و پرورش)، سه نفر در لار مشغول خدمت شدند؛ یک نفر به بستک اعزام شد (مرحوم حاج سید علی اصغر علوی)؛ بنده هم به بندرلنگه رفتم و ۴ سال آنجا در یکی از مدارس خدمت کردم؛ سال اول معلم و مدیر مدرسه بودم اما سه سال بعد نماینده اداره فرهنگ آنجا بودم». به گفتهی پیرمرد سرزندهی داستان، در آن زمان فردی به نام «امام» (اهل آباده) رییس آموزش و پرورش لارستان بوده است.
آقای بنیزمان در این بخش از صحبتها، از وسعت لارستان در آن زمان میگوید: «شهرهایی مثل بندرلنگه و گاوبندی و حتی جزایر کیش، تنب بزرگ و کوچک، لارک و بندر مقام جزئی از منطقه لارستان بزرگ بوده و مدارس آن زیر نظر آموزش و پرورش این منطقه بودند. البته جزیره کیش آن موقع در حد یک بازار معمولی بود…» به زیبایی از خاطراتش در سفر آن سالها به جزیره کیش با یکی از همکارانش میگوید و از صید مروارید در آبهای آن جزیره… «در آن سفر رییس و بزرگِ جزیره کیش، که فردی به نام شیخ عبدالله آل علی بود، یک مروارید درشت و زیبا به بنده هدیه داد.»
همچنین به موضوع دیگری اشاره میکند که شنیدنی است؛ «در همان سالها (اوایل دههی سی) قرار بود بندرلنگه را از لار جدا کنند و مستقل شود، اما با تلاش مرحوم آیت الله سید علی اصغر موسوی لاری و نامهنگاری ایشان این کار انجام نشد و در نهایت بعد از مدتی یک فرمانداری به آنجا دادند.»
این معلم سالهای دور، پس از ۴ سال خدمت در بندرلنگه، به لار بازگشته و در دبیرستانی که نامش را بهخاطر نمیآورد مشغول به کار میشود؛ اما مجددا به بندرلنگه برمیگردد. گویا آن زمان شهر خوب و زیبایی برای زندگی بوده و مردمانی مهماننواز و خونگرم داشته است. هرچند سختی جادههای خاکیِ آن زمان، نبود آب آشامیدنی مناسب، شرایط سخت زندگی و رفتوآمد بین لار و شهرهای دیگر در صحبتها مورد اشاره قرار گرفت.
البته حضور ۴ سالهاش در لار همزمان با ازدواجش میشود، که حاصل آن ۳ فرزند پسر و یک فرزند دختر است. حاج قنبر بنیزمان میگوید از همه فرزندانش راضی است و همگی مهربان و متواضع هستند. آنها هم مهربانانه و با احترام در کنار پدر عزیز خود هستند و در این گپ و گفت هم به پدر کمک میکردند تا خاطرات را بهتر به یاد بیاورد.
آقای بنی زمان در کنار دو فرزندش
چون موقع تدریس در دبیرستان دیپلم ناقص داشته (فارغ التحصیلان دانشسرای مقدماتی)، با توصیه و تشویق یکی از همکارانش ابتدا میرود که دیپلم تجربی بگیرد؛ اما وقتی با رفتارهای بد و آزار و اذیت بعضی همشاگردیها روبرو میشود، آن را رها میکند! سپس به آموزشگاهی به نام «خزاعلی» (در شیراز) اشاره میکند که در آن دیپلم ادبیات را میگیرد.
اما از پشتکار حاج قنبر بنیزمان هم باید گفت، که بیست سال از خدمتش گذشته در کنکور شرکت میکند و هدف اولیهاش رشته الهیات دانشگاه مشهد است. اما برای دوره شبانهی رشته حقوق هم ثبت نام کرد. در نهایت رشته حقوق دانشگاه تهران قبول میشود و ۴ سال در این رشته درس میخواند. این مرد زندهدل با وجود آنکه آثار پیری در شنواییاش مشهود بود، از ادامه کارهایش اینگونه سخن میگوید: «حدود سال ۱۳۶۲ از معلمی بازنشسته شده بودم و چون رشته حقوق خوانده بودم، آزمون سردفتری دادم و قبول شدم. بعد از آن هم بلافاصله سوگند خوردم و به این کار مشغول شدم…»
آقای بنی زمان در کنار فرزندان و دامادش
او پس از قصههای شیرین و شنیدنیاش، توصیههایی هم به نسل امروز دارد؛ از طرفی دانشآموزان را به درس خواندن و پشتکار در تحصیل تشویق میکند و از سوی دیگر به فرهنگیان و آموزگاران میگوید قدر خود را بیشتر بدانند که سواد و علم به فرزندان این جامعه میآموزند. توصیهی کلی او البته در نظر گرفتن رضای پروردگار در همه کارهاست و در این میان مجددا به شغل سردفتری خود اشاره میکند که لازمهی آن تقوا، پاکدستی و قانونمندی است و آقای بنیزمان میگوید: این ویژگیها را باید همه فرهنگیان و مردم لارستان مد نظر داشته باشند. حاج قنبر بنیزمان به احترام خاصّ مردم قدیم نسبت به معلمان و فرهنگیان هم اشاره میکند و از مردم میخواهد قدر معلمان را بیشتر بدانند و همواره از علم و تجربهشان بهره بگیرند.
در پایان دیدار، موحدی ضمن ابراز خرسندی از دیدار با این فرهنگیِ مؤمن و فهمیده، هدف از این دیدار صمیمانه و دیگر نشستهای اینچنینی را «تکریم انسانهای فرهیخته و پیشکسوت کل لارستان» عنوان کرد و ادامه داد: ما باید پای صحبت این سندهای زندهی تاریخ و فرهنگ لار و لارستان بنشینیم و آنان را بیش از گذشته به مردم بهویژه نسل جدید معرفی کنیم تا همه بدانند این منطقه و این شهرستان در چه جایگاهی قرار داشته است.
شهرستان خنج...
ما را در سایت شهرستان خنج دنبال می کنید
برچسب : جایگاه,لارستان,زبان,پیشکسوتان, نویسنده : خنجی up بازدید : 357 تاريخ : سه شنبه 24 مرداد 1396 ساعت: 15:06