انتشار در۱۵ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۱:۴۱ ق.ظ
سرویس:یادداشت
2 دیدگاه
60 بازدید
چیستی و چرایی شعر «اعتراض»+ شعر تازه «سید مهدی عسکری»
توضیحاتی بر اشعار و یادداشتهای پیشین و حاضر
سیدمهدی عسکری: -سه پارامتر یا مولفه برای شعر و به طور خاص، شعر معترض و انتقادی قابل تعریف است: خاستگاه، مسیر و هدف!
خاستگاه یعنی ریشه یا سرچشمۀ شعر و ارتباطش با شعر در این است که یک شعر اگر محتوا و مضمونش با ریشه و اندیشۀ شعر و تفکر و هدف شاعر در یک راستا نباشد ضعف ساختار دارد و قابل پذیرش و قناعت نیست. وقتی شعری(یا متنی) تکاملگرا و عدالتخواهانه اما از جانب قلمی تمامیتخواه و سیاه است به جوکی موزون شباهت دارد تا به شعری منتقد!
مسیر یعنی متن و شعریتِ شعر که بر اساس اصول نگارشی و دستوری و عروضی تعریف میشود.
و هدف که همان مقصود اصلی-و معمولاً پنهانِ- شاعر است.
برای مثال میتوان شعر پرحاشیۀ اخیر(مداحی عید فطر) را با درنظرگرفتن حق فرصت برابر و تحلیل موقعیت و مقایسۀ جایگاه شاعر و مخاطب شعر و البته بدون تکیه بر گرایش سیاسی در هر سه قسمتِ خاستگاه، مسیر و هدف به طور جداگانه در این ترازو نقد و وزن کرد.
– در صفحۀ ۱۸۱ از جلد ششم «صحیفۀ امام» جملۀ “انقلاب ما انفجار نور بود” به «یاسر عرفات» -رئیس سابق جنبش فتح- منتسب دانسته شده و ذکر شده است که وی در اوایل انقلاب اسلامى به ایران آمده و به محضر حضرت امام رسیده و شخص عرفات در خلال صحبت هایش در دیدار امام(ره) دربارۀ انقلاب اسلامى ایران، گفته که: «آنها(یعنی دشمنان انقلاب اسلامى ایران) مىگویند: زلزلهاى رخ داده، ما مىگوییم که انفجار نور روى داده است.» این جملۀ معروف در میان مردم به اشتباه به نام امام(ره) شناخته میشود.
در ادبیات، بازنشر جمله یا حدیثی معروف(که در اینجا جملهای از یاسر عرفات است) را بسته به نحوۀ به کارگیری، اقتباس(بازآفرینی) یا تضمین یا تلمیح گویند و منظور به کارگیریِ مناسب یا اشاره به یک جمله یا داستان یا تکمصراع در یک نوشته یا شعر است. جملۀ فوق در نوشتاری از نگارنده با جابجاییِ کنایهآمیزِ یک کلمه(انتخاب به جای انقلاب!) و با نوعی اقتباس و تلمیح پارودیگونه! -و نه تحریف یا سرقت- یعنی استفاده از صنایع ادبی همراه بوده است.
تلمیح در لغت به معنای «به گوشۀ چشم نگریستن» است و در اصطلاح، اشاره به آیه، حدیث، مَثَل، جمله، داستان یا شعری مشهور با حداقل كلمات است تا با تداعیشدنِ آنها مقصودِ گوینده واضحتر شود.
پارودی در اصل به معنی تقلید آواز است اما در ادبیات(که به آن نقیضه هم میگویند) به تغییر یک مصرع یا بخشی از آن و معمولاً همراه با طنز در جهت هدف و تفکری خاص گفته میشود. برای مثال بیتی از محمدعلی بهمنی(در این زمانۀ بی های و هوی لال پرست/ خوشا به حال کلاغان قیل و قال پرست) در نوشتهای از نگارنده به صورتِ
در این زمانۀ بی ربنای لال پرست / خوشا به حال کلاغان قیل و قال پرست
نوشته شده بود.
– نوشتهها یا اشعار انتقادی به طور کلی و به ویژه در میان عوام و تودۀ مردم با چالش همراهند. چالشیبودن انتقاد، خودِ ذات و جزءِ لاینفکِ یک نوشتارِ انتقادی است و نگرانی یا هراس از مباحثات و قضاوتهای بعدی نباید باعث خودسانسوری(پیش از انتشار) یا عقبنشینی(بعد از انتشار) نویسنده و یا نقض و رد مباحث بشود بلکه یک قلم مستقل باید با احاطۀ کامل بر موضوع بنویسد تا خودِ متن به درستی و از تمام جهات از خود دفاع کند. و از طرفی شناختِ مرزِ درست بین اهانت و قاطعیت در یک کتیبه و درکِ پیامِ اصلیِ رقیمه برای مخاطب، باعث تسلط بر فضای چالشیِ موجود و در نتیجه درک و فهم کامل و صحیح محتوا خواهد بود.
در ادامه یکی دیگر از اشعار نگارنده را بخوانید:
اهل حال!
باغبان، در شورهزاران، بيل ميخواهد چهکار؟!
آيۀ يأسيم ما! ترتيل ميخواهد چهکار؟!
سر که زير برف باشد نور ميجويد که چه؟!
دل که گورِ خويش شد فاميل ميخواهد چهکار؟!
يوسفِ تقدير، قربانيِ جهلِ برههاست
امتحانِ گرگ، اسماعيل ميخواهد چهکار؟!
آدميم و نعشکِش، خودکرده را تدبير نيست!
گرگزاده، زندۀ هابيل ميخواهد چهکار؟!
آه! موساي درون شد کودکي زنده به گور
جسم، يک صندوق خالي؛ نيل ميخواهد چهکار؟!
روز رستاخيز هم آدمفروشي، شغل ماست
شام آخر، صور اسرافيل ميخواهد چهکار؟!
آن که قرآنش شده وقفِ قسمهاي دروغ
ترجمانِ راست از انجيل ميخواهد چهکار؟!
دردِ دکترحشمتيم و دار، درماني، درست
ـ مردهرودي که پلِ منجيل ميخواهد چهکار؟! ـ
موش کوري زير خط فرق! تا کي در چرا؟!
سنگپشتي منفعل! تمثيل ميخواهد چهکار؟!
راهِ ترکستان و کعبه در مرامِ خر يکيست!
کفر، شاخ و دُم ندارد! فيل ميخواهد چهکار؟!
دورانديشيِ ما جز خواب خرگوشي نبود
خوابگردِ عمر، قال و قيل ميخواهد چهکار؟!
کِرم، تعبيرِ غريبي نيست در کابوسِ مرگ
پيلۀ خوابِ بشر، تأويل ميخواهد چهکار؟!
زيرِ ريزِ فضلهايم و همچنان وارونهخواه
غارِ خفاشانِ شب، قنديل ميخواهد چهکار؟!
ملتي که در پيِ تحريفِ تاريخِ خود است
حذفِ جغرافيِ اسرائيل ميخواهد چهکار؟!
ظلمتِ ايرانی از «آتش به تخريبِ» خودیست
«اختيار» اين شهرِ هردمبيل ميخواهد چهکار؟!
نامِ ويراني که در صدرِ فرارِ مغزهاست
نخبههاي فارغالتحصيل ميخواهد چهکار؟!
آن « نميميرند هرگز پهلوانان» مُرد؛ حال
حال را عشق است! مردِ ايل ميخواهد چهکار؟!
پهلوانِ اين زمان خود را به مردن ميزند!
مردۀ بي مرگ، عزرائيل ميخواهد چهکار؟!
روسياهي از امير آشپززاده نبود
خانۀ قحطيزده، پاتيل ميخواهد چهکار؟!
آدمکبرفي خدا و ناخداخورشيد نيست
قرنِ پاييزيم ما! تحويل ميخواهد چهکار؟!…
*امیر آشپززاده: منظور میرزامحمدتقیخان معروف به امیرکبیر است.
*دکترحشمت: منظور ابراهیم حشمت طالقانی است معروف به دکترحشمت از سران نهضت جنگل و یار میرزاکوچکخان جنگلی که بعد از تسلیم توسط قوای دولتی به دار آویخته شد.
شهرستان خنج...
ما را در سایت شهرستان خنج دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : خنجی up بازدید : 296 تاريخ : پنجشنبه 15 تير 1396 ساعت: 11:54